در جوامع اسلامی، بهویژه در افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی منطقه، شعار مبارزه با ظلم، استبداد و فساد همواره بر زبانها جاری است. اما بسیاری از این حرکتها، نه تنها راه بهسوی اصلاح واقعی نمیبرند، بلکه خود بازتولید همان چرخه فساد گذشتهاند، تنها با چهرهای دیگر. در حالیکه قرآن کریم و سنت صحیح نبوی، راه اصلاح را با وضوح و قاطعیت ترسیم کردهاند:
پاکی را نمیتوان با پلیدی بهدست آورد، و اصلاح را نمیتوان با ابزارهای فاسد انجام داد.

قاعده ای فقهی در اسلام چنین است : «الغايات لا تبرر الوسائل»
هدف، وسیله را توجیه نمیکند.”
یعنی اگرچه هدف کاری نیک و مشروع باشد، اما اگر رسیدن به آن هدف از طریق وسیلهای نامشروع، ناپاک یا حرام صورت گیرد، آن کار در شریعت اسلامی مردود و غیرقابل قبول است.
این اصل برخاسته از آموزههای قرآن و سنت است. خداوند متعال در قرآن میفرماید:
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:
إن الله طيب لا يقبل إلا طيبا
(رواه مسلم)
همانا خداوند پاک است و جز پاک را نمیپذیرد.
بنابراین، مبارزه با ظلم باید با ابزار عدالت، صداقت و پاکی باشد، نه با تبعیض، خشونت و فساد بیشتر.
در افغانستان و بسیاری از کشورهای اسلامی، گروهها و افرادی که در گذشته به فساد، تبعیض، قومگرایی، مزدوری بیگانگان و خیانت به ملت مشهور بودند، امروز در قالب مخالفان سیاسی یا مدعیان اصلاحطلبی ظاهر شدهاند.
• همانهایی که در گذشته جنگ داخلی، فساد اداری، انحصار قومی و وابستگی خارجی را به ارمغان آوردند؛
• اکنون با همان چهرهها و شعارهای فریبنده، خود را منجی ملت معرفی میکنند.
اما ملت آگاه باید بپرسد: چگونه میتوان با ابزارهای آلوده به فساد، نظامی پاک و عادل ساخت؟
این حرکت ها حرکت های نفاق سیاسی است که برای فریب مردم به کار انداخته می شود .
قرآن کریم منافقین را اینگونه توصیف میکند:
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ، أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ
(بقره: ۱۱–۱۲)
و چون به آنان گفته شود: در زمین فساد نکنید، گویند: ما اصلاحگر هستیم! بدان که آنان خود مفسدند، ولی نمیفهمند.
این آیه گویای امروز ماست: بعض از افراد و احزابی که منادی عدالت و نجات مردم زا استبداد اند، در حقیقت ادامهدهنده همان مسیر ظلم و تبعیضاند، فقط در لباسی نو. ابزارشان:
• دامنزدن به قومگرایی و تعصبات زبانی.
• بازیکردن با احساسات مذهبی یا نژادی.
• ائتلاف با قدرتهای استعماری.
• و تحقیر اکثریت ملت بهخاطر اهداف شخصی و گروهی.
اما قرآنکریم در رابطه به تغییر وضعیت موجود رهنمودی ارایه کرده است که می فرماید :
إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ
(رعد: ۱۱)
یقینا الله متعال حالت قومی را تغییر نمی دهد تا آنکه خود شان حالت خویش را تغییر ندهند.
تا زمانیکه درون ملتها اصلاح نشود – نیتها، ارزشها، رفتارها – تغییر بیرونی، بیثمر خواهد بود.
پیشنهاد های برای تغییر وضعیت در افغانستان و سرزمین های اسلامی:
1. پاکسازی نخبگان سیاسی و دینی:
فقط کسانی باید در خط رهبری قرار گیرند که از فساد، تبعیض و وابستگی مبرا باشند.
2. اتحاد بر محور دین و عدالت:
وحدت امت اسلامی باید مبتنی بر توحید، قرآن و سنت باشد، نه قوم، زبان یا مرزهای جغرافیایی.
3. تقویت آگاهی عمومی:
مردم باید فرق بین مصلح و مفسد را تشخیص دهند. فریب ظاهر و شعارها را نخورند.
4. تربیت نسل نو از علما و رهبران:
آموزش نسل جوان بر مبنای تقوا، علم، صداقت و غیرت دینی باید در اولویت باشد.
5. مبارزه مشروع، اخلاقی و مردمی با ظلم:
هرگونه مخالفت با نظامهای مستبد باید بر پایه اصول اسلامی، مسالمتآمیز، و با دوری از ابزارهای آلوده صورت گیرد.
اصلاح واقعی، با افراد و حرکت های فاسد ، از طریق ابزارهای فاسد، هرگز ممکن نیست. تجربه افغانستان و بسیاری از کشورهای اسلامی نشان داده که تکیه بر احزاب قومی، چهرههای فاسد و حمایت بیگانگان، نه تنها نجاتبخش نبوده، بلکه باعث تباهی بیشتر ملت شده است.
اگر امت اسلامی میخواهد به آزادی، عدالت و عزت برسد، باید با نگاهی قرآنی و نبوی، از درون اصلاح شود، نیتها را تطهیر کند، و از رهبران مخلص و صادق پیروی نماید؛ نه از فریبکارانی که دیروز دشمن مردم بودند و امروز در لباس نجاتبخش عرض اندام می نمایند.