عدالت در قضاوت سیاسی؛ تأملی بر جمهوری اسلامی افغانستان و امارت اسلامی طالبان در پرتو آیهٔ کریمه

قرآن کریم مسلمانان را به رعایت عدالت حتی در شرایط دشمنی و خصومت دعوت می‌کند:

﴿وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾ (مائده:۸).

این آیه بیان می‌کند که خصومت نباید مانع عدالت شود. عدالت «اقرب للتقوی» است و معیار ایمان و تقوا در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان.

بر این اساس، قضاوت نسبت به نظام‌های سیاسی معاصر افغانستان ــ جمهوریت گذشته و امارت کنونی ــ باید عادلانه و منصفانه باشد، نه براساس نفرت و تعصب.

۱. دست‌آوردها و کاستی‌های جمهوریت

نظام جمهوری اسلامی افغانستان (۲۰۰۱–۲۰۲۱) علی‌رغم بحران‌ها، فساد و وابستگی، دارای برخی نقاط روشن تاریخی بود که بعضا را ذیلا می شمارم :

دست‌آوردها:

1- تدوین و تصویب قانون اساسی منتخب (۱۳۸۲)

2- تشکیل پارلمان و ایجاد بستر نمایندگی از ولایات مختلف کشور .

3- استقلالیت و فعالیت قابل‌توجه قوهٔ قضائیه.

4- آزادی بیان و رشد رسانه‌های آزاد.

5- فعالیت احزاب سیاسی.

6- بازسازی زیرساخت‌ها از جمله سرک‌ها و شهرها.

7- توسعهٔ روابط بین‌المللی افغانستان.

8- رشد اقتصادی در سطح کشور.

نواقص و چالش‌ها:

1- فساد گستردهٔ اداری.

2- اثرپذیری شدید از کشورهای خارجی.

3- حضور نیروهای خارجی و جنگ‌های نیابتی.

4- تقلب و مداخلات سازمان‌یافته در انتخابات.

5- حاکمیت افراد ضعیف و بعضاً بیمارگونه در رأس قدرت.

6- استمرار جنگ و ناامنی.

بر اساس آیهٔ کریمه، نمی‌توان این دست‌آوردها را یک‌سره نادیده گرفت و جمهوریت را مطلقاً مردود یا منبع فساد نامید، و نیز نباید از ضعف‌ها و خطاهای جدی آن چشم‌پوشی کرد.

۲. وضعیت و عملکرد امارت طالبان

حاکمیت کنونی (از ۲۰۲۱ به بعد) با چالش‌های عظیم روبه‌روست:

نواقص و بحران‌ها:

1- فقدان مشروعیت داخلی و خارجی.

2- نبود قانون اساسی، شوراهای نمایندگی و نظام حقوقی شفاف.

3- فقر و بیکاری گسترده، انسداد اقتصادی و اجتماعی.

4- استبداد، محدودیت آزادی‌ها و اختناق سیاسی.

5- عدم رعایت حقوق تعلیم و کار زنان عدم رعایت حقوق متخصصین و موهلین ..

نکات مثبت :

1- پایان حضور فزیکی وظاهری نظامی خارجی و قطع جریان انتقال جنازه‌های افغانها به پشت درهای خانه هایشان .

2- توقف بخشی از جنگ سازمان‌یافته و کاهش تلفات ناشی از حضور مستقیم نیروهای بیگانه.

اما واقعیت این است که عدالت در قضاوت ایجاب می‌کند همین نکات محدود مثبت را نیز نادیده نگیریم، هرچند ضعف‌ها و بحران‌های طالبان بسیار جدی‌تر و گسترده‌تر است.

۳. ضرورت عدالت در قضاوت سیاسی : اصل منصوص شرعی در مورد عدالت ما را موظف می‌سازد که:

1- خوبی‌ها را خوب و بدی‌ها را بد بگوئیم.

2- با خصومت یا وابستگی سیاسی،و قومی و سلیقوی همهٔ یک نظام یا گروه را یکسره رد یا یکسره تأیید نکنیم.

3- میان دستاورد ها و کاستی ها تفکیک قایل باشیم تا تحلیل‌هایمان آموزنده و عبرت‌آمیز باشد.

۴. افق آینده: امید واریم که افغانستان به استقلال واقعی، هم در ظاهر و هم در باطن، برسد؛ جنگ قطع شود؛ فقر، استبداد و بی‌قانونی جای خود را به عدالت، قانونیت، مشارکت ملی و توسعه بدهد. تحقق این آرمان تنها با رعایت عدالت در قضاوت و رفتارعادلانه امکان‌پذیر است، همان چیزی که قرآن کریم آن را «اقرب للتقوی» می‌خواند.

تجربهٔ جمهوریت و طالبان نشان داد که افراط در تخریب یا ستایش، هر دو به بی‌عدالتی می‌انجامد. آیهٔ کریمهٔ سورهٔ مائده راه روشن را نشان می‌دهد: در دشمنی هم عدالت فراموش نشود. پس قضاوت نسبت به تاریخ و نظام‌های افغانستان باید مبتنی بر انصاف، تفکیک خیر از شر، و التزام به اصول شریعت و عقلانیت سیاسی باشد.

با توجه به رهنمود دینی و شرعی لازم است تا ما دشمنی ها و کدورت های شخصی برخاسته از نفس ها را کنار گذاشته خوبی ها را خوب ، بدی ها را بد بگوئیم .

افراد واشخاص و گروه های که خوب یا بد اند ، به افکار ، عقاید و عملکرد های خوب ویا بدشان تعلق دارد . اصل اینکه هیچ انسان و یا حزب و گروه در نفس خود بدی ندارد تا آنکه فکر واندیشه و عقیده و عملکردشان مورد ارزیابی و بررسی قرار نگیرد .

بیائید بعد ازاین بجای بد گفتن افراد و اشخاص ، بدی ها را بد بگوئیم و بجای مدح و تعریف افراطی افراد واشخاص خوبی ها را خوب گفته به مدح آن بپردازیم .

با بد گفتن بدی ، افراد ، احزاب و حلقات و گروه های که ملوث به بدی اند به خودی خود بد معرفی می شوند و افراد وشخصیت و احزاب و حلقاتی که خوب اند با خوب گفتن خوبی ، به خودی خود ، مدح و تعریف شده و خوب گفته می شوند .

بیائید برای کنار گذاشتن دشمنی ها و ترک راه های تجربه شده ای ناکام گذشته که جز بدبختی برای کشور و ملت ما نداشته است راه تفاهم را که تا هنوز تجربه نکردیم انتخاب نمائیم .

مشکلات موجود در سطح جامعه و ملت و کشور را با تفاهم اصلاح نموده از نواقص و نا رسائی ها بکاهیم ، صفحه ای جدیدی را برای زندگی خود و ملت خود باز کنیم و کسانیکه نمی خواهند راه درست را بروند با تفاهم ملی در جهت اصلاح ایشان دست بکار شویم ، اگر ملت ما برای اصلاحات در کشور به تفاهم برسند تجارب گذشته ثابت کرده است که هیچ نیرو و قدرت داخلی وخارجی در برابر این ملت ایستادگی کرده نمیتواند .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا