با به قدرت رسیدن تحریک اسلامی طالبان همه دروازه های تعلیم وآموزش ، خلاف احکام شریعت اسلامی ، مصالح ملی و حقوق شهروندی بر رخ دختران افغان بسته شد که باعث رنجش همه ای ملت افغان و نا رضایتی های کشور های منطقه وجهان گردیده است و این موقف طالبان در کنار سایر مواقف شان باعث شده است تا هیچ کشوری حاکمیت ایشان را به رسمیت نشناسد .
جمعی از استادان پوهنتون ها ، دانشمندان و شخصیت های معروف کشوراعم از زنان و مردان با استفاده از شبکه های اجتماعی کمپاین ملی آموزش دختران را افتتاح کرده و همه ای ملت خواستند تا از این حرکت حق طلبانه ای ملی که به هیچ یکی از طرف های سیاسی و قومی ومذهبی بستگی ندارد حمایت کنند .
دوکتور عبدالهادی وزین از استاد پوهنتون و ازچهره های معروف کشور واز دانشمندان دلسوز نسبت به ملت که عضویت اتحادیه علمای جهان اسلام را نیز دارد در این کمپاین اشتراک ورزیده بودند و با استدلال های شرعی و حقوقی از حقوق آموزش دختران به دفاع پرداخته وخواستار گشایش هر چه زودتر مکاتب و پوهنتون ها به روی دختران در افغانستان گردید.
این کمپاین اعلامیه ای را به شرح ذیل صادر نمودند :
اعلامیه
آغاز کمپین ملی آموزش دختران
1402/4/11
نزدیک به دو سال است که مکاتب دختران تحت حاکمیت طالبان بسته شده است و با وجود خواست های مکرر عالمان دین، بزرگان قومی، جامعه مدنی و جامعه جهانی نه تنها که دروازه های مکاتب باز نشد بلکه دروازه پوهنتونها نیز به روی بانوان مسدود گردید و اعتراضات مردم سرکوب شد. علیرغم اینکه برخی زمامداران و اوليای امور اين ممنوعیتها را موقتی میدانند و از طرح جدید، نصاب جدید و شرایط مناسب صحبت میکنند، اما تا هنوز در زمینه هیچ روشنایی دیده نمیشود.
از آنجایی که تعلیم یک فريضه دینی و یک حق اساسی انسانی است، هم خواست مردم است و هم يک شرط مهم استقلال، ثبات، خود کفایی و رفاه کشور به حساب می آید، لذا محدودیت تعلیم و تحصیل دختران دیگر برای هیچکس قابل پذیرش و تحمل نیست. به همین دلیل، شمار زيادی از نخبگان، علمای دینی، شخصیتهای ملی و اجتماعی افغانستان تصمیم گرفته اند تا برای احقاق حقوق اولیه و مشروع دختران افغان، یک کمپین گسترده ملی و سراسری را آغاز کنند. این کمپین یک جنبش مسالمت آمیز مردمی و غیر سیاسی است و درخواست اصلی ما همانا باز کردن دروازه های آموزش برای دختران است. دلایلی که برای توجیه ممنوعیتهای آموزش بانوان آورده میشود نه تنها برای مردم قناعت بخش نیست، بلکه خود مسئولان نیز به آن اعتقادی ندارند.
با نگاهی به دلایل متناقض مقامات، ما نگران استیم که:
آیا آنها در صریح بودن احکام اسلامی در مورد آموزش زنان تردید دارند؟
آیا توانایی ارائه طرح جدیدی در زمینه آموزش دختران را ندارند؟
آیا آنها قادر به حفظ و تامین امنیت دختران خود نیستند؟
آیا به بهانه نصاب درسی جدید برای پسران يک نوع اسلام و برای دختران اسلام جداگانه می خواهند؟
آیا از فرهنگ جاهلیت که در تضاد آشکار با احکام اسلامی و حقوق بشر است حمایت میکنند؟
آیا بر سر حقوق اولیه فرزندانشان معامله سیاسی میکنند؟
و یا اینکه خودشان صلاحیت تصمیم گیری را ندارند و این تصمیمات توسط دیگران به آنها تحمیل می شود؟
اگر این نگرانیها درست نباشد، از مسئولان امور می خواهیم هر چه سریعتر به خواستههای برحق مردم عمل کنند و از بازی با آینده مردم و کشور دست بردارند. آنها باید بدانند که حق آموزش دختران خط سرخ ملت است و عبور از این خط به معنای مقابله با ملت است و این مقابله نه به نفع نظام حاکم است و نه به نفع کشور.
دو سال انتظار و صبر وقت کافی است، اما انتظار بیشتر در این موضوع مهم ملی، منافع ملی را به خطر میاندازد. آموزش دختران حقی است که همهی دنیا به رسمیت میشناسد و این وظیفه ملت است که از حقوق دختران خود در برابر هر کسی دفاع کند. ما از همه مردم افغانستان می خواهیم که از این لحظه تعهد کنند که حق تعلیم دخترانشان را مانند پسرانشان مطالبه کنند. به مطالبات مشروع، مسالمت آمیز و مدنی خود از نظام حاکم و جامعه جهانی ادامه دهند. برای هماهنگی و انسجام بهتر، از عموم مردم می خواهیم که به کمپین ملی آموزش دختران بپیوندند و از اين داعیه ملی حمایت کنند. اگر مردم ما متحد باشند، ما معتقدیم که هیچکس نمیتواند حقوق ما و فرزندان ما را ضایع کند.
ما از سازمان کشورهای اسلامی وعلمای جید جهان اسلام میخواهیم که هر چه زودتر حاکمان کنونی افغانستان را متقاعد کنند که محرومیت دختران از تعليم نه تنها به نفع امت اسلامی نیست، بلکه یک تصوير نادرست از اسلام را به جهانیان ارائه میکند.
ما همچنین از جامعه جهانی میخواهیم که به حمایت از آموزش دختران ادامه دهند و به راههایی فکر کنند که به منافع ملی و مردم افغانستان آسیب نرساند، اما حاکمان فعلی را متقاعد کند که درهای بسته تعلیم را به روی بانوان باز کنند.
بدین ترتیب ما کمپین ملی آموزش دختران را آغاز می کنیم و در اعلامیه ها و نامه های بعدی مطالبات مشخص و نگرانی های خود را مطرح خواهیم کرد.
به امید اينکه هرچه زودتر دروازه های تعلیم و تحصیل به روی دختران باز شود، بانوان سرزمین ما دیگر دچار يأس و مشکلات روانی نشوند و هموطنان ما بخاطر تعلیم و تحصيل دخترانشان سختی های مهاجرت را تحمل نکنند.
و ما علینا الا البلاغ المبین