آزادی بیان و حق نقد حاکمان در نظام اسلامی؛ رویکردی قرآنی، نبوی و خلفای راشدین

در نظام اسلامی، زمامداری مسئولیتی الهی و مردمی است که باید با عدالت، شفافیت و پاسخگویی همراه باشد. از همین‌رو، آزادی بیان و حق نقد کارکردها و سیاست‌های حاکمان، نه تنها یک حق مسلم برای رعیت است، بلکه از اصول حیاتی پاسداشت عدالت و سلامت جامعه به شمار می‌رود. این حقیقت در آموزه‌های قرآن کریم، سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم، سیرت خلفای راشدین و اقوال علمای به‌روشنی دیده می‌شود.

قرآن کریم مؤمنان را به «امر به معروف و نهی از منکر» فراخوانده و آنان را بهترین امت معرفی کرده است، به‌شرطی که در راه اصلاح جامعه و بیان حق قدم بردارند. چنان‌که می‌فرماید:

«كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ…» (آل‌عمران: ۱۱۰)

بایقین که نهی از منکر، دربرگیرنده‌ی نقد سیاست‌ها و عملکرد زمامداران نیز هست؛ زیرا فساد و ظلم در رأس هرم قدرت، خطرناک‌ترین نوع انحراف در جامعه اسلامی است.

سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نیز به صراحت بر بیان حق در برابر ظلم تأکید دارد. ایشان فرمودند:

«أفضلُ الجهادِ كلمةُ عدلٍ عندَ سلطانٍ جائر»

(سنن نسائی، حدیث صحیح)

بهترین جهاد، سخنِ عادلانه و حق در برابر حاکم ستمگر است.

این حدیث نشان می‌دهد که در منطق نبوی، انتقاد از حاکم نه تنها یک حق، بلکه نوعی از عبادت و مجاهده در راه خدا محسوب می‌شود.

سیره‌ی خلفای راشدین نیز این آموزه را در میدان عمل به نمایش گذاشت. عمر بن خطاب رضی الله عنه، دومین خلیفه راشد، در خطبه‌ای خطاب به مردم فرمود:

«اگر در من کجی دیدید، مرا راست کنید.»

مردی از میان مردم برخاست و گفت:

«اگر کجی در تو ببینیم، با شمشیر راستت می‌کنیم!»

عمر رضی‌الله‌عنه نه تنها برآشفته نشد، بلکه گفت:

«الحمدلله الذی جعل في أمة محمد من يُقوِّم عمر بسيفه.»

سپاس خدایی را که در امت محمد کسانی قرار داد که با شمشیر عمر را راست می‌کنند.

این برخورد خلفای راشدین با انتقاد، الگویی بی‌بدیل برای تمام زمامداران مسلمان است که نباید نقد را تهدید بدانند، بلکه باید آن را فرصتی برای اصلاح و تقویت مشروعیت خود بشمارند.

علمای بزرگ اسلام نیز بر همین مبنا حرکت کرده‌اند. امام نووی رحمه‌الله تأکید می‌کند:

«امر به معروف و نهی از منکر، حتی نسبت به حاکم، وظیفه‌ی عمومی مسلمانان است.»

و ابن حجر عسقلانی رحمه‌الله می‌گوید:

«اگر امام خطا کند، و کسی از اهل علم آن را تذکر دهد، این فساد نیست، بلکه اصلاح است.»

در نهایت، می‌توان گفت که آزادی بیان و نقد سیاست‌های حاکمان در چارچوب ادب اسلامی، نه بی‌احترامی است و نه خروج از اطاعت، بلکه مسئولیتی شرعی، اجتماعی و اخلاقی است که بدون آن، جامعه‌ی اسلامی به سمت استبداد، ظلم و انحراف خواهد رفت. در پرتو آموزه‌های وحیانی و سیره‌ی نیکوکاران صدر اسلام، باید فضایی فراهم کرد که صدای مردم شنیده شود و نقدها، بستری برای رشد، اصلاح و تحقق عدالت باشند.

زندانی کردن علمای که حقایق را بیان می کنند ، سبب ایجاد فاصله های بیشتر مردم با حاکمان در کشور می شود که نتیج بی ثباتی و شورش و سقوط حاکمیت قبل از وقت ( تفاهم واصلاحات) میگردد.

زندانی کردن مولوی صاحب غزنوی مبنای اعمال استبداد و اختناق و اتلاف حقوق مردم را دارد .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا